با یکی از دوستان داشتیم توی کلاس درس میخوندیم و من نگاهم به این بود..
گفت به این میخندی؟!
گفتم بزار ازش عکس بگیرم پست کنم تو وبلاگم، اگه یه روز استاد شدم این پستو لینک کنم رو اون پست بگم بالاخره رفتم تو جا استادی=))
پ.ن1: دیشب بیشترین تایمی بود که توی دوران دانشجویی تونستیم بیرون بمونیم:)) رفتیم سالن دانشگاه و بازیو دیدیم.. البته مثلا دیدیم=))) -اخر پست-
پ.ن2: بخاطر حال روحی نگارنده و عزیزانش.. کامنت پست بستست
+و ذوقی که کشته شد