نگارخانه ارامش

به همین زودی گذشت

خب فکر کنم روز یکشنبه بود... آخرین امتحان نوبتمو که ریاضیم بود رو دادم و بعد یه استراحت کوچیک و نهار و اینا اومدم راجب یه جانداری تحقیق کنم تا دبیرمون دست از سر کچلم برداره... بعد سایتای خارجی اومدم یه جستجوی ایرانی هم زدم بلکه شاید یچیزی از اینجا هم واسم جالب اومد...که خب همین دبیرمون باعث شد با اینجا آشنا بشم... یه وب از بیان بلاگ اومد بالا... باور میکنین اصلا یادم نمیاد چه وبی بود فقط شکل و قیافه وب بنظرم خیلی جالب اومد از توی پیوند ها و نظرات به چند تا وب دیگم سرم زدم و توی یکی از پیوند ها دیدم نوشته ساخت وبلاگ در بیان (الانم که مبیبنین اون پایین وبم توی پیوند ها ساخت بلاگ هست بخاطر همینه... خوشحال میشم کسی با دیدن وبم بخواد وب بزنه)
از اونجایی که همیشه دوست داشتم جایی غیر از اینستاگرام که خیلی بزرگه خونده بشم با خودم فکر کردم یه بلاگ میتونه جای خوبی باشه واسه اینکه چیزایی رو که بلدم بنویسم و یجورایی خودمو سرگرم کنم، راستش فکر میردم فقط چند تا مطلب واسه دل خودم مینویسم و شاید توی موتور های جستجوگر(فارسی را پاس بداریم) پیدا بشم و کسی مطالبمو بخونه.

 
وبمو زدم و یه مطلب داغونم گذاشتم تو وب، مطالب آزمایشی و قالبو هم دست نزدم. ولی با همون مطلب کلی ذوق کردم. توی اون روز هر دقیقه میومدم وبو چک میکردم و ولی بازم دست خالی میرفتم... حتی یه نظر هم دریافت نکردم...ناامید نشدم به هر حال انتظاری هم نداشتم فقط دلم به اون نمایش خوش بود که از اون تقریبا 180 تا 179 تاش خودم بودم که هی بارگیری(منظورم همون رفرشه) میکردم. اصلا به این فکر نمیکردم بازدیدا چیز دیگه میگن(حدس بزنین اول اسم وبم چی بود؟؟ بهش فکر میکنم خندم میاد و با خودم میگم خنگ کی بودم من آخه)
 
فرداش توی مدرسه آروم و قرار نداشتم که برسم خونه و یه مطلب دیگه از توی دفتر خزعبلات معروفم رو منتشر کنم.(اون دفتر اولش متنای احساسی و اینا بود ولی الان اگه باز کنین بیشتر از متنای احساسی کارای روزانمو توش میبینین و اتفاقای جالبی که واسم افتاده چه تو بیان چه بیرون... خلاصه دفتره هم به لطف شما سر به راه شد)
دو تا پست گزاشتم اون روز و فقط به امید اینکه یکی بخونه... اون روز به چند تا وب سر زدم (اولیش وب رسمی بیان بود... بعدی «کد باس» که خیلی وقته نیستن:(... و بعدی هم همسفر دریا بودن دیگه ادامشو یادم نمیاد واقعا) ولی خب از ترس و کم رویی و نمیدونم چی، نه نظر گذاشتم نه فالوشون کردم
 
با دیدن ظاهر وباشون منم رفتم وبمو قشنگش کردم... مطالب آزمایشمو پاکیدم و یه قالب درست درمونم واسه وبم گذاشتم و یه جاهاییشو هم دست کاری کردم و تنها چیزی که تو ذوق میزد اون جعبه سبز رنگ فالو بود( دنبال کننده های قدیمی اگه واقعا دنبال کننده بودن شاید یادشون بیاد چه شکلی بود)... یه عکسم سر در وبم گذاشتم که بهتره حرفشو نزنم اصلا میبینمش از خنگ بودن خودم دلم میخواد سرمو بکوبم تو دیوار... میخواید ببینید کلیک کنید (دلم نمیخواد بزارمش اینجا بعد هی ببینمش... زشتـــــــــــــــــــــــــــــ بی ریختــــــــــــــــــــــــــ...)
 
روزای خوبی بود... عطسه کم کم داشت شکل میگرفت. توی یکی از شبا اولین نظرمو دریافت کردم(بعد بیست روز... ینی وبم 20 روزش شد و من تازه اولین کامنتمو گرفتم) هم نظر گذاشتن و هم دنبالم کردن «استاد ح.آرمان» و منی که ذوق زده سریع یه اسکرین از نظرشون گرفتم و استوریش کردم...
 
نمیدونم ولی از یه روز به بعد تصمیم گرفتم یجور دیگه ای بنویسم، شاید چون اینجوریشو دوست نداشتم. یه روز خیلی یهویی چون ذهنم بدجور مشغول بود اومدم یه بخشی از زندگیم و اتفاقی که واسم افتاده بود رو نوشتم و از اونجا کلی کامنت گرفتم و خودمم خیلی سبک تر شدم و این شد یه تحول... چند تا از مطالب داغونمو پاکش کردم و رفتم واسه ساختن عطسه ای که الان میبینین و مشخصه که هنوز همونجوری مونده و تنها چیزی که شاید پیشرفت کرده ظاهر وبه وگرنه از حرفام مشخصه هنوز تو همون دوران موندم و هیچ رشدی نداشتم (هعییییی حتی قدمم بلند تر نشده) بگذریم کجا بودم...آهااا... کم کم اینجا شد آرامشم و سر در وب هم که نشان دهنده همه چیزه...(از اولش عطسه نبودم و اسمم مثلا چیز دیگه ای بود ولی اسم مستعارم همین Atseh بود که الانم هست)
 
بعد ازینکه اسممو عوضش کردم کلی برخورد داشتم که خب چون خیلی لوسم ناراحت شدم البته بعضیاشون که شوخی بود ولی از نوع ناجورش😂😂 یکی از برخوردا هم شدید بهم روحیه داد که از همین جا بگم که مدیونشم وگرنه این وب یه سالش نمیشد و زندگی بی عطسه و بی دردسر... شما هم دیگه راحت بودینD;
 
میخواستم براتون بگم این عطسه از کجا اومده... قولشم داده بودم بهتون ولی بخوام بگم یسری چیزا مشخص میشه مثلا اسم واقعیم که خب با اتفاقایی که تازگیا افتاده ترجیح میدم کسی اسم واقعیمو ندونه... زدم زیر قولم:(((
 
خب خب این همه حرف زدم که برسم به اینجا... تا الان دیگه فهمیدین چه خبره... انقدر ضایع اصلا... خیلی زود گذشتا... انگار همین دیروز بود (اینو دیگه الکی گفتم ولی ینی به همین زودی یه سال رفت؟) توی این یه سال بعضیا رفتن... وبم یه سالش شد بدون شما:(( اونایی که بیخبر رفتن... اونایی که با خبر رفتن و به حرفای منم توجه نکردن و اونایی که وقتی یه مدت نبودم رفتن...باید بگم اگه اینجا رو دیدین و هنوز سری بهم میزنین یچیزی بگین... همتونو یادمه همتون... و اونایی که اومدن... شما رو هم که هستین دیگه نمیشه فراموشتون کرد که...
 
 
 
+ الان بخوام ازتون بگم کلی متن طولانی میشه و شما انقدر لطف داشتین که اصلا نمیدونم چی بگم واقعا
 
 
++کادوی تولدشم که میبینید لباس به این قشنگی تنش کردم (بک گرانشدم کار خودمه چقدر زحمت کشدیم واسه همین بک گرانده تهش میخواستم گریه کنما😂😂... اینهمه زحمت کشیدم گفتم بگم یذره خستیگم در بره هعییی) ولی خودمونیما زیتونی هم به وبم میاد... به وبم همه چی میاد اصن(هیســـ بزارین اعتماد به نفس وبمو ببرم بالا تولدشه) خیلی وبم باز شده نه
 
+++ یچیزی میگم مسخرم نکنین که جیغ میزنم گفته باشما... اوایل که اومده بودم نمیدونستم این پ.ن ینی چی😂😂 دیگه توی یکی از وبا دیدم کاملشو نوشته اون موقع فهمیدم... خو چی میشه همون اول کامل بنویسین... البته خودمم کامل نمینویسما ولی دست اونی که کامل نوشته بود درد نکنه
 
 
و خب چند تا عکسم این پایین میذارم یاد اون روزا زنده بشه (چند تا عکس که نیس همشو توی یه عکس جاش کردم خوشگل شه) یسری عکسای دیگه هم بود که به دلایل شرعی که نمیشه گفت به دلایل «دلم خواست» نزاشتم (به اون پروفایلم هم دقت کنید... خروس نیس دختره... اینم واسه رفع سوء تفاهم😂😂)

 
 
 
پ.ن1:(پی نوشت... بابا زشته همین الان خودم گفتم کامل بنویسید خودم ننویسم...) انقدر باهاتون خاطره دارم که نگم براتون... اصلا زندگیم بر پایه همیناس مثلا... خیلی وقتا به اتفاقای اینجا فکر میکنم و میخندم... من یبار واستون تعریف کردم و بزم هست که بیخیال... ولی خوشحال میشم اگه با وبم یا خودم خاطره ای دارین بگین منم یخورده ذوق کنم خو...یاد اون روزا هم «نمیدونم یا تازه میشه یا زنده میشه» (تا جایی که میشه ها، یهو یچیزی نیگن آبروم جلوی ملت بره😂😂)
 
پی نوشت2: نخیر انگار کلا نمیتونم کوتاه مختصر مفید بگم... نخوندینم نخوندین فدای سرتون
 
پی نوشت3: همین الان یادم اومد... ببینم خاموشا یه دست تکون نمیدین... خسته شدم این همه مدت ساکت نشستم نگاتون کردم شاید یچیزی بگین که خب نگفتین هعییی... یه سال از وبم گذشته ناشناسم فعاله یچیزی بگین دیه
دوشنبه ۲۳ دی ۹۸ , ۱۸:۰۳ فروشگاه موبایل آفرینش
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

فروش استثنائی کاورهای عروسکی جذاب برای انواع گوشی ها با قیمت ویژه ده هزار

 

و پانزده هزار تومان !

 

لطفا از سایت ما دیدن فرمائید:http://www.afarinesh-mobile.com

 

**** ******* ***** * ** ***** ** ***** *** *** **** *******

 

***********

 

***********

خپ بخاطر تولد وبم میزنم تایید بشه فقط همین یبار

عه؟

یک سالگیت مبارککککککککککککککککک

🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤❣️❣️❣️💕💕💕💕💕💕💕💕💕💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💗💗💖💖💖💖💖💖💖💖💟💟💟💟💟💟💟💟💟💟💟💟😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘

ممنون

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

 

هم میهن ارجمند! درود فراوان!

 با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن

"وب بر شاخسار سخن "

هر ماه دو یادداشت ملی میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.

خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.

 

آدرس ها:

 

http://payam-ghanoun.ir/

http://payam-chanoun.blogfa.com/

 

[گل]

 

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

فقط بخاطر وبما

ولی ایول دارین برادر... قبلا هرزنامه بود حالا باز زدین جدیدش کردین

چوکاههههههههههههههههههههههههه ستاره امممممممممم

خوب خاطره ام همینه که اسمتو ستاره گذاشتم

رفیق فاب شدیم باهم

وب زدیم برا خل و چلیامون

اداهای مختلف دراوردیم و غیرههههههههههههههه

واقعا چوکاهههههههههههههههههه

عکس اولیه وبتم باحال بود^^

قالبتم که دیگه نگم...همینکه اومدم گفتم وااااااااو...ستاره ام چ کردههههه^^

کلا دوست دارم رفیق بامرامم^^

لینداییییییییییییییییییییییییییییییییی
عزیزمی تو عاخه
باید خاطره قشنگ بسازیما

مرسی مرسی
من ذووووق^^
منم دوست دارم رفیق یکی یدونم

عزیزدلممممممممممم

بوشهههههههههههههه

کلی وقت داریم برا خاطره سازی رفیق تکم^^

بوچ بوچ^^

^^
اوهوم
^.^

خروسه

میزنمتااا.. کجاش خروسه عاخه هعیییییی

خروس

دختره دختره دختره

سلام

همشو خوندم کلی انرژی گرفتم

سلام
مرسی و خوش اومدین

سلامممممم عزیزمممممم😘😍

یه سالگی وبت مبارک نازنینم😍😘

۶-۷ماهگی آشنایتمون هم هویجوری مبارک😅😂 

چقد وبلاگتو خوشگلش کلدی 😍😉

متنت وپستت لبخند اورد رو لبم😍

انشاالله درادامه وهمیشه وبلاگت پرازنوشتن از موفقیتا وشادیات وحال خوبیات باشه😍😘❤

 

خوشحالم که بادختر گل ومهربونی مثل تو آشنا شدم😘❤

 

+ازعطسه حس خوب وانرژی مثبت خاطره ی منه:)

البته گفتی خاطره یاداون روزم افتادم که فهمیدی۲۴سالمه :)))

گفتی فکر میکردم همسنمی چرا بیانیا همه ازمن بزرگترنو...

انگارناراحت شده بودی:):

بعد ازمن اصرار بابا ،با من راحت باش فک کن همسنتم :))

احساس کردم ممکنه بخاطر اینکه فهمیدی همسنت نیستم دیگه باهام راحت نباشی:(

هی میگفتم راحت باش بامن ،من توهمون ۱۸موندم😅😂

واقعام موندم😝😂

 

+اسمتم که میدونم

وخیلیم قشنگه

ونمیدونم چرا میگی بقیه باشنیدنش فکر میکنن دختر آبادانی وسیاهی!

همینو میگفتی دیگه!؟

کی گفته تا بِروم براش😤😕

اول اینکه جنوبیا خیلیم خوشگلن 

نمونش من😎

#خودشیفته😂

دوم اینکه سبزه بودن به معنی زشت بودن نیست

سوم اینکه جنوبیا اصلا اونجوری که صدا سیماتصور ساخته نیستن (لعنت بهشون بااین تصویر سازیاشون:/

خیلیم خوشگلن:)

سفید زیاد دارن سبزه هاشم خیلی بانمکن

سبزه اصلا مُده والا ملت اون تهرانیا همشون میرن کلی پول میدن برنزه میکنن سیاه بشن 

بعد تو ناراحت میشی تصور کنن ابادانی؟:))

ودرنهایت اسمت خیلیم قشنگه😘

سلامممم محیا جونم
مرسی مرسی
مبارکا😂
مرسیییی
خوشحال شدم
مرسی از دعات عزیزم❤

منم خوشحالم با یه دختر شاد و پر انرژی آشنا شدم... ینی جوریه که اصلا تفاوت سنیو حس نمیکنما

مرسی محیا جونم
خو توی یکی از سریالا یکی هم اسممو اینشکلی کرده بودن ینی دلم میخواست سرمو بکوبم به دیوارا
😂😂😂
من که نگفتم سبزه ها زشتن خیلیم خوشگلن ولی خب دوست ندارم همچین تصوری ازم باشه دیه
اوهوم
😂😂
آبادانی نیستما ولی آبادانیا خیلی خوبن چرا باید ناراحت بشم من یه مدت پیششون بودم
مرسی محیا جون😍😘

+ولی دلیل اصلی اینکه اسممو نمیگم این نیستا... یسری اتفاقات تو بیان افتاد که خطرناک شد دیگه اسممو سعی میکنم نگم
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

تولد وبت مبارک **** جون:)

مرسی فاطمه جون

سلام

تولد یکسالی وبتون مبارک و پر از خاطرههای خوب

عکس اولیه وب هم جالب بوده ها

سلامـــ
مرسی ممنونم
نه حرفشو نزنین که افتضاح بود
سه شنبه ۲۴ دی ۹۸ , ۱۳:۳۶ حـ . آرمان (استاد بزرگ)

سلام

یک سالگی وبتون رو تبریک میگم انشاالله تولد ۱۰۰ سالگیش :)

شاد و پاینده باشید

+ قالب وبتون هم جالب شده

سلام
مرسی ممنون، ان‌شاالله
همچنین شما
+مرسی مرسی
سه شنبه ۲۴ دی ۹۸ , ۱۵:۰۸ ما جــــــــღــــــدہツ

اوضاع ی جوریع احساس میکنم فقط من نمیدونم اسمت چیه😂😂🤦‍♀️

 

موفق باشی رفیق♡(:

😂😂😂

مرسی تو هم همینطور

یک سالگیت مبارک عطسه جونم^.^

مرسی نورا^^
پنجشنبه ۲۶ دی ۹۸ , ۰۹:۴۶ مُسـافِــــ ـری از دیار بِـــــی کَسِیــ

مبارک باشه آبجی جووونم

مرسیییییییییی

تولد وبلاگت مباررررک⁦❤️😍 خیلیم قشنگ شده😍

من از اولین باری که وبلاگ زدم خیلی میگذره و ازونموقه تاحالا هم خیلی وبلاگ زدم و پاک کردم باز -_- هیشکدوم از وبام به یه سالگیشون نکشید:/ ولی این یکیو پاک نمیکنم قول دادم به خودم:)) چون وقتی وبایی که یه ساله یا چند ساله هستن رو میبینم خیلی ذوق میکنم

و دوباره هم یه سالگی وبلاگت رو تبریک میگم⁦❤️⁩⁦😍

امیدوارم چندین و چند سالگیشو ببینیم😁⁦❤️⁩

مرسییییی😍
چه خوب بخوای پاک کنی هم من نمیذارم یجوری میام جلوتو میگیرم... یه سالگی وبتم خودم واست جشن میگیرم
مرسی مرسی❤️
منم امیدوارم تا همین الان که با چنگ و دندون نگهش داشتم دو بارم تا مرز سکته کشوندمشا😂

سلام 

تولد وب شما مبارک باشه. 

انشاءالله سلامت باشی. 

سلام
مرسی ممنون
همچنین شما

میدونم که نظر دادی.کلا میگم.قبلا خیلی فعال بودی.ببخشید.بازم ممنون.Iloveyou

میفهمم چی میگی چند وقتیه فشار رومه دیگه اینجوریه... نه عزیزم این چه حرفیه راحت باش... منم گلم

❤❤🌹💋

❤😍
پنجشنبه ۱۰ بهمن ۹۸ , ۱۵:۲۵ مُسـافِــــ ـری از دیار بِـــــی کَسِیــ

ابجیییی کجا غیبت زدههههه؟؟؟؟؟

چرا پست نمیزاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلامـــــــــ رویا خوبی
ببخشید بچه ها اذیتم کردن قهر کردم😂😂
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

عطسه اسمت **** است؟؟؟!

اگه آره بهترین اسم ممکنه!!!

و واقعا دوست داشتنی

اگه نه که واسه **** ها میگم:)

دیگه فکر کنم رسوا شدم😂😂
مرسی عزیزم
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

درست گفتم پس؟؟؟!

میشه مشکل اسمتو بگی؟؟!

**** ینی هدیه!!!

اسم به این قشنگی....چرا میگی خوب نیست!!!

اوهوم
مشکلی باش ندارم ینی اصلا ولی یه اتفاقایی افتاد که دوست ندارم توی بیان حداقل به این اسم صدا بشم
مرسی ریحون قشنگ انگیزه میدی
یه ببخشیدم بهت بدهکارم

اگه میخوای سان کنی قبلیه رو هم سان کن

فدات شم من

چرا؟؟؟؟مگر چه کردی دخمل؟؟؟هرچی هست مهم نیست:)

کردم^^
خدانکنههه
بگم سرمو میکنی من که میدونم

آورین دخمل خوب^^

خدا بکنهههههه •_•

نه بگو ببینم چی شدههههه

بسیار کنجکاویدم!!!

عههه این چه حرفیه

یه عکس زرد که میگفت هیشششش

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای عطسهههههههههههههههه خدا من فدات بشم تو چرا اینقدر خوبی؟؟؟؟؟؟؟

عطسههههههههههههه چرا فکرم به تو نرسید؟؟؟؟؟

 

چرا سرتو بکنم آخه؟؟؟! الان سورپرایز شدم

شابد بیشتر از اون عکس

💜💜💜💜💜💜💜💜💜🥳🥳🥳🥳🥳🥳

ریحوووون نزن این حرفو
شاید چون تا حالا خیلی باهم حرف نزده بودیم و اینا

اونجوری که تو باهام حرف زدی فکر کردم بفهمی کیم میکشی منو
فداتشم من💜💜

چراااااا اینقدر خوبی که باید فدات بشممممم❤️❤️❤️

ووووووای تو خیعلی خووووووفی

 

 

اها نه اعصابم خورد بود...من سایه و اینا ندوست اخه!!!!

خوشم نمیاد با کسی حرف بزنم که نمیشناسم

کاری نکردم که... یبار دیگه بگی خودم میکشمتاااا
عزیزمی ریحون


باشه دیگه بدون سایه میام

#عادت

فدات بشم...ببخشید باور کن عادته

 

 

 

آورین دخمل گل:)))

ببخشید رفتم غذا •_•

بازم که میگی انگار باید تو و ویستا رو با هم بزنم


^^
این که دیگه ببخشید نداره

ویستا رم آسی کردم:)

 

 

 

 

چرا داره:/یوهویی رفتم آخه!!!

😂😂


نه بابا دیگه عادت دارم
یبار نمیدونم کی بود داشتیم حرف میزدیم یهو رفت فردا صبش اومد گفت خوابم برد😂

 

 

 

خخخخخخخ منم برام پیش اومده....ولی ما همزمان خوابمون برد....ینی هیچکدوم نفهمیدیم اون یکی رفته!!

این دیگه نوبرشه😂😂

🥺🤣😂🤣😂🤣😂🤣

😂😂D;

خوب بیا همینجا این ایموجی بازی رو تموم کنیم...

من همیشه به هرکی صحبت میکنم به ایموجی ختم میشه تهش هم به این میرسه👈🏻😠 یا این👈🏻😕

باشههه
عه دقیقا😂😂

گود گرل:)

#تفاهم

👌

خب فدات من میرم...فردا امتحان زمین دارم...برم بخونم:)

موفق باشی همیشه

جاتم که 👈🏻❤️ اینجاست گلی:)))

منم دینی دارم:( یه شنبه هم زیست
تو هم همینطور
عزیزمی ریحون💜💜

جمعه ۱۱ بهمن ۹۸ , ۱۶:۱۱ مُسـافِــــ ـری از دیار بِـــــی کَسِیــ

فقط بگو کییی ؟؟؟؟

باور میکنی نمیدونم کیه

مبارک باشع😊🌹

مرسیی

سلام 

اینرو قبلا خوانده بودم 

فقط در این فکر بودم که من لایکش کردم چرا لایکش نیست. حتما مربوط به حذف هست.

اینقدر ارزش داره که هم لایک ، هم تبریک مجدد.

سلام
مرسییییی

واقعا خیلی باحاله وب نویسی😄 فک کن یه جایی همین طوری بنویسی و یه نفر شاید حتی اتفاقی پیدات کنه و باهم کلی خاطره بسازید😄

به امید دو سالگی وبت😁👊

اوهوم... هنو منتظرم یهویی یکیو ببینم بعد بفهمم طرف یه وب داره بعدشم بفهمم طرف یکی از همین بیانیاس چه شود یعنی😂
تنکس

وای عاره😂😂 

خواهش

😂😂
خب فکر کنم با شخصیتت آشنا شدم اخه قبل اینکه اشنا شم ازت خوشم نمیومد:/// ببخشید یخورده رک حرف زدما
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بس که دیوار دلم کوتاه است
هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد
به هوای هوسی هم که شده
سرکی می کشد و می گذرد
نگارنده
Designed By Erfan Powered by Bayan