هیچی بد تر از این نیست که از یکی قهر باشی و اون اصلا متوجه نشه:(
یعنی اعصابت میزنه به هزار هااا
پ.ن1: همه چی بهم ریخته جوری که چند روز پیش یکی از انگشترامو تو جعبه چیپس پیدا کردم:/
پ.ن2: آخرش این خنده هام واسم دردسر شد... یکی از دبیرای خیلی بی جنبه و اصلا کلا نگم براتون گفت وقتی مستمرت کم شد نگی چرا کم شده.. گفتم چرا خانوم؟؟!!... گفت: وقتی درسو مسخره میگیری همین میشه
من: ://////
آخه من کجا درسو مسخره کردم... وقتی منو نمیشناسی حرف نزن:( اعصابمو بهم ریخته بابا من فکرام خنده داره هیچم رو درس نخندیدم:( حیف که نتونستم اینا رو بهش بگم فقط گفتم ببخشید
پ.ن3: جسم 80 سانتیمون یه خواهر رضایی داره (این اگه 2 متر هم بشه بازم من همون جسم 80 سانتی صداش میکنم)... دیروز اومده بهم میگه همه یه خواهر و برادر دارن
میگم نه مثلا فلانی نداره
میگه رضایی داره
میگم نخیر اون نداره
میگه چرا همه کلی خواهر برادر دارن
میگم دیوونه شدی نه؟
میگه: بگم چجوری؟
میگم: بگو ببینم
میگه: هممون شیر گاو میخوریم پس کلی مامان بابا و خواهر برادر گاو داریم
من: ://////
(بچه ها چه دنیایی دارنا)
+خیلی وقت بود گله نکرده بودم... اصلا الان خالی شدم احساس سبکی میکنم... دیگه ببخشید وبی که انرژی منفی بود رو حذفیدم دیگه یسریا خود به خود میاد اینجاD;
- شنبه ۲۳ آذر ۹۸