نگارخانه ارامش

شرح حال نگارنده

شاید یکی از دلایلی که اومدین اینجارو ببینین این بوده که چرا عطسه؟ و تو دلتون بهش لبخند زدین و احتمال اینکه مسخره کرده باشین هم وجود داره..

شاید اولش که این رو به عنوان یه لقب یا اسمی که قرار بود باهاش شناخته بشم بذارم مصمم نبودم و قرار بود عوضش کنم ولی روز به روز مصمم تر شدم و بنظرم کاملا عادی و قشنگ بنظر میرسه:)

دلیل این اسمو نگفتم نه؟ خواستم بحثو بپیچونم :دی 

اولین چیزی که یاد گرفتیم بنویسیم یا نقاشی کنیم خط صاف بود.. من اینجا با قلبی به همون صافی و رویاهایی به عمق همون بچگی مینویسم:)

از سرزمینی که مردمش پر بودن از ادعا و غرور و جاهطلبی اومدم و به دیار ارامش میرم

دلیل اسم وبلاگو هم لو دادم:) حقیقتا تنها هدفم رسیدن به ارامشه..

حس میکنم اینجا همگی هدفمون مشترکه.. یادتون که نرفته ما ادمای شهر سایه ایم.

اینجا از روزمرگی و غرغرهای یه کوالای خسته میخونین و تهش میگین که چی؟

گاهی هم از رویاهای زنگ زدم مینویسم و خیال ها و ارزوهای بچگیم رو حقیقی میکنم:)

هنوز در حال درس خوندنم و اغاز فصل جدیدی از زندگیم: کامینگ سون:)

 

+همچنان قراره اینجارو پر کنم:))

بس که دیوار دلم کوتاه است
هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد
به هوای هوسی هم که شده
سرکی می کشد و می گذرد
نگارنده
Designed By Erfan Powered by Bayan