نگارخانه ارامش

دلم دلای قدیم...

نداره دیگه نداره:(

+ و الان نیم ساعتی میشه گم شده، دعا کنید بیابمش:(

اینا رو میبینم اشکم در میاد

توی اطرافم چهار تا دوست هستن که نگم براتون

اختلافشون صفر تا صده، مثلا همین امروز بعد از کلاس، میخواستن چیپس بخرن (یکیشون نمکی دوست داره، یکی پیاز جعفری، یکی سرکه ای و اون یکی هم فلفلی...)

نفری هزار گذاشتن وسط و یکیشون میخواست بره چیپس بخره، ازشون پرسید چه نوعشو بخرم؟

و الان در این وضعم

خاطره نگاری

خیلی حس بدیه وقتی پشت سر یکی حرف میزنی(اونم نه چندان بد) بعد میفهمی پشت سرته و حرفاتم شنیده

این اوجشه

۱ ۲
بس که دیوار دلم کوتاه است
هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد
به هوای هوسی هم که شده
سرکی می کشد و می گذرد
نگارنده
Designed By Erfan Powered by Bayan